علت مرگ شمس تبریزی

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

مقدمه

شمس تبریزی، عارف و شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری، یکی از چهره‌های برجسته تاریخ تصوف و عرفان اسلامی است. اما سرنوشت و علت مرگ او همچنان در هاله‌ای از ابهام و اختلاف‌نظر قرار دارد. این مقاله به بررسی دو روایت اصلی درباره مرگ شمس تبریزی می‌پردازد و سعی دارد به سوالات متداول کاربران در این زمینه پاسخ دهد.

علت مرگ شمس تبریزی: پاسخ به سوال اصلی

بر اساس منابع تاریخی و روایات مختلف، دو دیدگاه اصلی درباره علت مرگ شمس تبریزی وجود دارد: یکی روایت قتل او در قونیه و دیگری مرگ طبیعی او در شهر خوی. در ادامه به بررسی دقیق‌تر هر یک از این روایت‌ها می‌پردازیم.

روایت قتل شمس در قونیه

برخی منابع تاریخی، از جمله کتاب «مناقب‌العارفین» اثر احمد افلاکی، بر این باورند که شمس تبریزی به دلیل حسادت و دشمنی برخی از مریدان مولانا، به‌ویژه علاءالدین، پسر کوچک‌تر مولانا، به قتل رسیده است.

چگونگی وقوع قتل

بر اساس این روایت، شمس در یکی از شب‌ها به بهانه‌ای از خلوت با مولانا خارج می‌شود. در این فرصت، گروهی از مخالفان که علاءالدین نیز در میان آن‌ها بوده، شمس را به قتل می‌رسانند و جسدش را در چاهی می‌اندازند.

اقدامات پس از قتل

پس از مدتی، سلطان ولد، پسر بزرگ‌تر مولانا، با یاری یاران محرم، جسد شمس را از چاه بیرون آورده و در مدرسه مولانا دفن می‌کنند. این روایت با جزئیات بیشتری در منابعی مانند «مناقب‌العارفین» آمده است.

روایت غیبت و مرگ طبیعی شمس

در مقابل، برخی پژوهشگران روایت قتل شمس را ساختگی دانسته و معتقدند که شمس تبریزی پس از ترک قونیه، به‌صورت ناشناس به شهر خوی رفته و در آنجا به مرگ طبیعی درگذشته است.

اقامت شمس در خوی

بر اساس این دیدگاه، شمس پس از ترک قونیه به خوی رفت و در آنجا اقامت گزید. این منابع اشاره می‌کنند که او به‌طور ناشناس و دور از هیاهوی قونیه به زندگی عرفانی خود ادامه داد.

مرگ طبیعی و آرامش نهایی

بر اساس این روایت، شمس در آرامش و به دور از جنجال‌ها به مرگ طبیعی درگذشت. این دیدگاه بر پایه منابعی است که اشاره می‌کنند شمس در خوی درگذشت و در همان‌جا دفن شد.

تحلیل و نتیجه‌گیری

با توجه به اختلاف‌نظرها و نبود شواهد قطعی، تعیین دقیق علت مرگ شمس تبریزی همچنان نامشخص باقی مانده است. هر دو روایت، چه قتل و چه مرگ طبیعی، دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند و به‌عنوان بخشی از رازهای تاریخ عرفان اسلامی مطرح شده‌اند.

در نهایت، آنچه اهمیت دارد، تأثیر عمیق شمس تبریزی بر مولانا و عرفان اسلامی است که تا به امروز باقی مانده است. شمس، با آموزه‌ها و دیدگاه‌های خود، مسیر عرفان و تصوف را تغییر داد و همچنان الهام‌بخش بسیاری از علاقه‌مندان به عرفان و شعر است.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *